آفند درد به قلم معصومه علیایی
پارت دویست و بیست و نهم :
دستانش را روی میز در هم قفل کرد و خیرهی همتا با آن چشمان سرخ و پف کرده و تار موهایی که نامرتب روی پیشانیش سقوط کرده بودند، شد و با صدایی رسا و بم گفت:
-خانم فرهمند، درسته؟
همتا سری کوتاه تکان داد که سعید، نگاهی کوتاه انداخته به پرونده، ادامه داد:
-به خاطر قتل اینجاین.
برگهای را از میان برگههای پرونده بیرون کشید و گفت:
-قتل فردی به اسم خشایار موحد.
نام خشایار که به
مطالعهی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

معصومه علیایی | نویسنده رمان
مشکل بهمن با خشایار رو چند پارت دیگه میگم
دیروزفاطیما
1اصلادوست ندارم تموم بشه چندین ماه من با این رمان زندگی کردم باعث اشک وذوقم شد واقعا خیلی رمان زیباییه پیشنهادمیدم حتما بخونید و اینکه میگن خیلی داره کش پیدا میکنه امامن میگم این همه توصیف باعث میشه عمیق ترحس رمان رو درک کنیم من به شخصه عاشق این رمانم تا ابد بنظرم نویسنده گلمون لایق حمایت های بیشتریه
۲ روز پیش
معصومه علیایی | نویسنده رمان
شما چرا انقدر خوبی آخه؟ میدونی چقدر باعث ذوقم میشی؟خیلییییییی ازت ممنونم🥺🥺🥺🥺
دیروزفاطیما
2عالیییییی بود و اینکه واقعا ناراحتم از اینکه کمتر از یک ماه دیگه قراره تموم بشه و یه سوال داشتم اینکه میشه آخرش اگه پایان خوش بود بیشتر در مورد خوشبختی همتا بگید چون این همه غم و غضه رو باهاش همراه بودیم دیگه نوبت خوشیشه واقعا دوست دارم ازدواج خودشو و محمد رو ببینم همچنین بچه دار شدنشون رو🥰😍مرسی🥹
۲ روز پیش
معصومه علیایی | نویسنده رمان
ممنون عزیزم، بلاخره هر شروعی یه پایانی داره، نگران پایانش نباش اصلا خودم به شخصه پایانشو دوست دارم امیدوارم شمام دوستش داشته باشین
دیروززهرا z
1دوس دارم زود از این سختیها گذر کنن با محمد به خوشبختی برسن خسته نباشی معصومه جونم😘❤️🙏💯
۲ روز پیش
معصومه علیایی | نویسنده رمان
خیلی زود تموم میشه🥰
۲ روز پیشمحرابی
1زیبا ودلنشین. الهی بگردم همتا چه عذابی میکشه. همین که باتیر مرده راه نجاتیه براش امیدوارم زود خلاص بشه وبامحمد برن پی زندگیشون
۲ روز پیش
معصومه علیایی | نویسنده رمان
همین که ثابت شه کار اون نبوده حله فقط مونده اون مدارکی که به پلیس تحویل نداده بود🥲
۲ روز پیشراز
1بیچاره ها چ گیری کردن
۲ روز پیش
معصومه علیایی | نویسنده رمان
بگردم براشون🥲
۲ روز پیشزینب
3این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

معصومه علیایی | نویسنده رمان
جز اون کار کی میتونه باشه؟🤔 یادتم باشه بهمن بهش گفت الان فقط قدم آخر مونده
۲ روز پیش
لطفا صبر کنید...
طاهره
0به نظرم همه چی زیر سر بهزاده بادر کنین بهمنی خودشه